پنجمین نمایشگاه بین المللی طلا و جواهر، نقره ، سنگ های قیمتی به همت اعضاء اتحادیه و بزرگان صنفی درمحل دائمی نمایشگاههای بین المللی تهران امسال نیز برگزار گردید . جای آن دارد از ریاست محترم اتحادیه تولیدکنندگان آقای عبادالله محمد ولی و معاونان محترم اشان آقایان منصور زندی و مسعود عطاریان و دیگر دست اندار کاران که در حفظ و بالا بردن این صنعت همکاری کرده اند ، صمیمانه تشکر کرد .
امسال هم چون سال گذشته حضور سفرای ، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و مدیران عالی رتبه لشگری و دولتی که با حضورشان موجب تشویق صنعتگران این حرفه شدند غرفه داران را بیش از پیش به کارشان دلگرم تر کرد . حضور پرشور بازدید کنندگان از غرفه ها که با هنرآفرینی بس زیبا دکوراسیون کرده ومصنوعات طلا وجواهر تولیدکنندگان را در ویترین های زیبای خود به مشتریان عرضه می کردند ، علاقمندان زیادی را بسوی خود جلب می کرد . کاری بزرگ و حرکتی با شکوه که جلوه جهانی داشت و بازتابی خوبی در رسانه های بیگانه از پیشرفت این صنعت در ایران حکایت داشت .
اگر چه نام آورانی با آوردن ماشین آلات بزرگ و کوچک ساخت این صنعت در سالن 40 A علاوه بر نشان دادن پیشرفت صنعت طلا و جواهرسازی آنهم در زمان تحریم به جهانیان ثابت می کردند که به خودکفایی رسیده ایم و با خوش رویی چون همه نمایشگاههای بزرگ دنیا تولیدات خود را به باز دیدکنندگان می فروختند . کاری که در همه جای دینا رسم است . اما این قاعده در همه غرفه ها بدین سان نبود و تعداد معدودی آموزشگاه دار که از اتحادیه غرفه اجاره کرده بودند تا به مراجعین محترم اطلاع رسانی آموزشی بدهند، متاسفانه به فروش اجناس نقره و یا بدلی که هیچ تناسبی با زیور آلات نداشت می پرداختند .
اگر چه هدف از برگزاری چنین نمایشگاههایی آنهم درسطح گسترده بین المللی آشنایی بیشتر مردم با تولیدات سازندگان چیره دست و نشان دادن هنر دست هنرمندان این فنون می باشد . اما جای تاسف دارد که چرا بعضی از آموزش داران، به جای ارایه ساخت کارآموزان خود که نشانه لیاقت وپشتکار آنها در بخش پیشرفته آموزشی است، اجناس بدلی و احیاناً نقره و سنگ برای فروش به انان ارایه میدهند . بعقیده اینجانب این کار دور از مقام و منزلت یک مدرس است که بعنوان آموزشگاه دار غرفه ای را بگیرد و بعد به فروش اجناس بدلی و ماشینی که غیر حرفه است ، بپردازد . با دیدن چنین غرفه هایی ناخودآگاه به یاد کیوسکهای روزنامه فروشی افتادم که پروانه روزنامه و مجله خود را از وزرات ارشاد اسلامی برای فروش نشریات گرفته اند ، اما در جف آن از سیگار گرفته تا شیر مرغ و جان آدمیزاد هم در آنجا می فروشند . چنین اعمالی دور از مقام والای هر مدرسی است که مردانه قد برافراشته اند تا فقر آموزشی این صنف را ریشه کن سازند و جوانان خلاق و مستعدی تربیت نمایند و صنف و صنعت آنرا از ورود کالای خارجی بی نیاز سازند .
اگر چه من شخصاً با در آمد زایی که یک هنر است هیچ مخالفتی ندارم ، و دیده شده برخی از معلمین بنا بدلایلی علاوه بر تدریس به کسب و کاری هم پرداخته اند، اما نه با نام و تابلو آموزشگاهی ! چه نیکوست برگزار کنندگان با تعصب به مسئولیت سنگینی و رسالتی که بعهده دارند با این گونه افراد خاطی که با نام آموزشگاه مبادرت به فروش بدلی جات ، سنگ و یا کارهای نقره می کنند برخورد جدی نمایند .
و من ا … التوفیق
یدالله جواهری آریا
©تمامی حقوق مادی و معنوی وب سایت به مجتمع آموزشی فخر آریا تعلق دارد.